- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
کرامات و معجزات امام صادق علیه السلام
در روايات معتبره ذکر شده است كه ابو العبّاس سفّاح ( اوّل خلیفۀ بنى عبّاس ) حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام را از مدينه به عراق طلبيد، و بعد از مشاهده معجزات بسيار و مكارم اخلاق از آن امام عالى مقدار نتوانست اذيّتى به آن حضرت برساند و ایشان را به مدینه بازگرداند. بعد از مدتی منصور دوانقى برادر ابو العبّاس سفّاح خلافت را غصب كرد و مطلع شد تعداد شيعيان آن حضرت بسیار زیاد و بیش از انتظار اوست، لذا منصور نیز امام علیهالسلام را به عراق طلبيد و بیش از پنج مرتبه ارادۀ قتل آن امام مظلوم علیهالسلام را نمود، و در هر مرتبه معجزۀ بزرگی مشاهده میکرد و به ناچار از تصمیم خود برگشته و امام به مدینه باز میگشت. ابن بابويه و ابن شهر آشوب و ديگران روايت كرده اند كه روزى ابو جعفر دوانقى امام جعفر صادق علیهالسلام را طلبيد كه آن حضرت را به شهادت برساند و دستور داد كه شمشيرى حاضر كردند، سپس به ربيع حاجب مخصوص خود گفت: وقتی امام رسید و من مشغول سخن گفتن با او شدم هنگامی که دست بر دست زنم، او را به قتل برسان. ربيع میگوید: وقتی حضرت را آوردم و نظر منصور بر او افتاد گفت: مرحبا خوش آمدى اى ابو عبد اللَّه، ما شما را براى آن به اینجا آوردیم كه قرض شما را ادا كنيم و حوائج شما را بر آورده سازیم، و عذر خواهى بسيار كرد، و آن حضرت را با عزت و احترام باز گرداند و به من نیز دستور داد: كه بعد از سه روز آن حضرت را روانه مدينه كن. بعد از آن ربيع از مجلس بيرون آمد و به خدمت حضرت رسيد و عرضه داشت : يا بن رسول اللَّه آن شمشيررا كه ديدى براى تو حاضر كرده بود، چه دعائی خواندى كه از شرّ او محفوظ ماندى؟ امام فرمود كه: فلان دعا را خواندم حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ وَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ وَ حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم ، و دعا را به من تعليم نمود «شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۲۷۳. بحارالانوار ج۴۷ ص ۱۶۳». به روايت ديگر: ربيع برگشت و به منصور گفت: چه چيز خشم عظيم تو را به خشنودى مبدّل گردانيد؟ منصور گفت: اى ربيع چون او داخل خانه من شد، اژدهاى عظيمى ديدم كه نزديك من آمد و دندان بر من مى خاييد و به زبان فصيح گفت كه: اگر اندك آسيبى به امام زمان برسانى، گوشت هاى تو را از استخوانهاى تو جدا میكنم، و من از بيم آن چنين كردم. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۲۵۲. متن عربی روایت: أَبُو مُحَمَّدٍ مَوْلَى الْهَاشِمِيِّينَ بِالْمَدِينَةِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِعلیه السلام قَالَ أَرْسَلَ أَبُو جَعْفَرٍ الدَّوَانِيقِيُّ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍعلیه السلام لِيَقْتُلَهُ وَ طَرَحَ لَهُ سَيْفاً وَ نَطْعاً وَ قَالَ لِلرَّبِيعِ إِذَا أَنَا كَلَّمْتُهُ ثُمَّ ضَرَبْتُ بِإِحْدَى يَدَيَّ عَلَى الْأُخْرَى فَاضْرِبْ عُنُقَهُ فَلَمَّا دَخَلَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍعلیه السلام وَ نَظَرَ إِلَيْهِ مِنْ بَعِيدٍ يُحَرِّكُ شَفَتَيْهِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَى فِرَاشِهِ وَ قَالَ مَرْحَباً وَ أَهْلًا بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا أَرْسَلْنَا إِلَيْكَ إِلَّا رَجَاءَ أَنْ نَقْضِيَ دَيْنَكَ وَ نَقْضِيَ ذِمَامَكَ ثُمَّ سَاءَلَهُ مُسَاءَلَةً لَطِيفَةً عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ قَالَ قَدْ قَضَى اللَّهُ دَيْنَكَ دوَ أَخْرَجَ حائزتك [جَائِزَتَكَ يَا رَبِيعُ لَا تَمْضِيَنَّ ثَالِثَةً حَتَّى يَرْجِعَ جَعْفَرٌ إِلَى أَهْلِهِ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لَهُ الرَّبِيعُ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ رَأَيْتَ السَّيْفَ إِنَّمَا كَانَ وَضَعَ لَكَ وَ النَّطْعَ فَأَيُّ شَيْءٍ رَأَيْتُكَ تُحَرِّكُ دبِهِ شَفَتَيْكَ قَالَ جَعْفَرٌعلیه السلام نَعَمْ يَا رَبِيعُ لَمَّا رَأَيْتُ الشَّرَّ فِي وَجْهِهِ قُلْتُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ وَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ وَ حَسْبِيَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم. شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا ج ۱ ص ۳۰۵ |